این روزها تا چشم کار میکند، انواع و اقسام فروشگاهها در پایتخت و در شهرهای گوناگون کشورمان دیده میشود. فروشگاههایی که نهتنها درمورد ارائه کالا با هم در رقابت هستند، بلکه سعی میکنند تا با داشتن امکانات رفاهی ویژه و مدرن، ظاهر آراستهتری داشته باشند تا هواداران بیشتری را بهسوی خود جلب کنند. تاریخ نشان میدهد؛ حدود 65سال پیش بود که نخستین فروشگاه زنجیرهای شهر تهران افتتاح شد و در همان روز افتتاحیه، خیل عظیمی از مردان و زنان، پسران و دختران در خیابان فردوسی تهران گرد هم جمع شده بودند تا بهترین فروشگاه شهرشان را به تماشا بنشینند!
شاید حالا هم کسانی باشند که آن روز را بهخاطر بیاورند. روزی که مردم برای اولینبار فروشگاهی با پلههای برقی میدیدند و برای خرید از آن و استفاده از خوراکیهای خوشمزهاش لحظهشماری میکردند.
افتتاح نخستین فروشگاه زنجیرهای شهر تهران
بررسیهای ایرانگرد ، نشان میدهد که روز 22آذر سال 1336 با حضور بسیاری از مقامات کشور، فروشگاه فردوسی با هدف رها کردن کشور از دست دکانها یا همان مغازههای گوناگون و ارائه خدمات نوین، گشایش یافت و مدیریت آن را امیر متقی برعهده داشت و منوچهر نیکپور هم سرپرستی فروشگاه را برعهده گرفته بود.
ظاهر جذاب فروشگاه فردوسی، یعنی همان معماری خاصش برای مردم تهران تازگی داشت. فروشگاهی بزرگ توسط مهندسین آلمانی طراحی و اجرا گردید که نمایی از سنگ و شیشههایی بزرگ، ساختمانی جذاب را به وجود آورده بود.
ویژگیهای داخلی فروشگاه
آن روزها نخستین فروشگاه زنجیرهای شهر تهران وسعتی حدود 3300 مترمربع داشت و در چهار طبقه ساخته شده بود.
دو طبقه این فروشگاه در زیرزمین بود و دو طبقه دیگر آن نیز به فروش کالاهای گوناگون و رستوران اختصاص داشت.
تولد نخستین فروشگاه زنجیرهای در تهران، مردم این شهر را کنجکاو کرده بود تا زرق و برق آن را ببینند، خرید کنند و از پلهبرقیهایی که در دو طرف آن مراقبینی برای کمک به بانوان، کودکان و افراد سالخورده دیده میشد، بالا و پایین بروند… کسی چه میداند شاید هم برخی از آنها در دل میگفتند: «منو این همه خوشبختی محاله…!»
جالب توجه اینکه ایده اهدای جوایز به خریداران، از همان روزها رواج یافت و چون این کار، بسیار شفاف انجام میشد، شوقی صدچندان در میان مردم به وجود آورده بود.
نمیدانیم بعد از چه مدتی، اما حتماً این تب و تاب هم بعد از مدتی فروکش کرده و حتی شعار بنیانگذاران فروشگاه زنجیرهای فردوسی که نرخ ثابت، قیمت ارزان، کالای مرغوب بود، هم از یاد مردم فراموش شد. اما بر اساس اسنادی که وجود دارد، فروشگاه فردوسی بسیار منصفانه عمل میکرد و با تخفیفهای واقعی و کالاهایی بسیار خوب، همواره رضایت مشتریانش را جلب میکرد و هرگز در برنامههای اجراییاش دوز و کلک دیده نشد.
فروشگاهی دستخوش حوادث
این فروشگاه با توجه به اتفاقات روز هم دستخوش حوادثی شد، بهعنوان مثال در قیام 15خرداد سال 1342، مردم معترض، شیشههای این فروشگاه را شکستند که دوباره مرمت شد.
تغییری ویژه و افتتاح دومین شعبه
روزها گذشت، تا اینکه دولت تصمیم گرفت تا همه سهام نخستین فروشگاه زنجیرهای شهر تهران را خریداری کند. سرانجام دولت این کار را کرد و از کارمندان دولت هم خواست که از این فروشگاه خرید کنند. کار در همین جا تمام نشد، در فروردینماه 1344 در نشستی دولتی، تصمیم گرفتند که فروشگاه را با شرکتی به نام «شرکت معاملات خارجی» ادغام کنند. در واقع شرکت معاملات، کالاهای سفارشی دولت را از خارج خریداری میکرد. بعد از آن نشست، همه کارهای شرکت یاد شده، به فروشگاه فردوسی واگذار شد.
در سال 1344 بود که دومین فروشگاه فردوسی در محله قلهک تهران افتتاح شد و اولین شعبه شهرستانی فروشگاه هم در شهر دریاکنار مازندران فعالیت خودش را شروع کرد. دوباره در سال 1351، فروشگاه فردوسی به «سازمان تعاون مصرف شهر و روستا» واگذار گردید و از آن به بعد با نام «فروشگاه شهر و روستا» کارش را ادامه داد. این تغییر ناگهانی، از اهمیت فروشگاه کاست و دیگر جایگاه قبلی خود را بهدست نیاورد.
استقبالی فراموش نشدنی
همان روزها افتتاح فروشگاه فردوسی، شادی و خرید مقرونبهصرفه را برای مردم به ارمغان آورد و در کنار فروش فراوانش گردش نقدینگی زیادی هم در پی داشت. بسیاری از مردم هنوز هم، کوپنهای کالا و مواد غذایی را به یاد دارند که گاهی صفهایی بس طولانی را در برابر همین فروشگاههای شهر و روستا تشکیل میداد و سرانجام همین فروشگاههای خاطرهانگیز در سال 1388 بهطور کامل منحل شدند… در نهایت سال 1393ساختمان این فروشگاه، توسط بانک ملی به مزایده گذاشته شد و نخستین فروشگاه زنجیرهای شهر تهران برای همیشه تعطیل گردید.
اما حالا که با فهرستی بلند بالا از فروشگاههای گوناگون روبهرو میشویم، گاهی در میان اخبار به موضوعاتی برمیخوریم که برایمان باورپذیر نیست؛ فروشگاههایی که در برخی موارد دیده میشود در پس تخفیفهای ویژهشان هم نیرنگی خاص و عجیب به چشم میخورد.
به راستی اگر همه ما، در انجام همه اموراتمان خلوص نیت داشته باشیم و با پاکی و صداقت پیش رویم، به موفقیت و توسعه همهجانبه نخواهیم رسید؟
شاید بهتر باشد، به جای رونمایی لحظه به لحظه از فروشگاههای خاص و متفاوت، کالاهایی مرغوب را وارد بازار کنیم و در ازای مبلغی منطقی آنها را به دست مردم برسانیم.