یار دبستانی من با آن شور و حال عجیبش، سالهاست که به سرود ملی دانشجوهایمان تبدیل شده است. این سرود با صدای «فریدون فروغی»؛ قطعهای از موسیقی فیلم «از فریاد تا ترور» بود که سال 59 به کارگردانی «منصور تهرانی» ساخته شد. یک فیلم در گونه سیاسی راجع به سه تا دوست قدیمی که بعد از 15 سال همدیگر را میبینند و هر کدام سرنوشت متفاوتی پیدا میکنند. منتقدان میگفتند: «فیلم قوی و ماندگاری نیست و از طرفی به خاطر شرایط خاص آن روزها و کم مخاطب شدن سینماها بیشتر از چند روز اکران نشد.»
بررسیهای ایرانگرد نشان میدهد که ترانهسرا و آهنگساز یار دبستانی من هم منصور تهرانی بود که بر خلاف کارگردانیاش، آهنگساز خوبی بود. صدای فریدون فروغی در این فیلم مجوز پخش نگرفت و تهرانی از دوست دیگرش «جمشید جم» خواست که این آهنگ را بازخوانی کند. جمشید جم یکی از تهیهکنندگان قدیمی رادیو است و اغلب با همین آهنگ محبوب او را میشناسیم. سال 57 دانشجو بوده و میگوید به یاد 13 آبان خونین، دانشآموزان و دانشجویان در آن سال که خودم به چشم دیدم، این کار را بازخوانی کردم. جمشید جم میگوید: «این سرود مختص زمان و مکان یا حزب و طرز فکر خاصی نیست؛ با انقلاب آمده و هنوز که هنوزه ماندگار است.»
این آهنگ تا سالها ناشناخته ماند تا این که در سال 1357 دانشجویان دانشگاه تهران در پارک لاله آن را بازخوانی کردند و باز سر زبانها افتاد. قطعه یار دبستانی من چه با صدای فریدون فروغی چه با صدای جمشید جم حالا جزء محبوبترین سرودهای هر جمع و گروهی است. از مدرسه و دانشگاه گرفته تا دورهمیهای اجتماعی و سیاسی.
فریدون فروغی شبیه بعضی از خوانندههای آن نسل نسبت به مضوعات اجتماعی اطرافش حساس بود و این شخصیت خاصش در محبوبیت و ماندگاری این سرود بیتأثیر نبوده است. بعد از انقلاب بر خلاف خیلیها با وجود تمام ناملایمتیها هیچ وقت وطنش را ترک نکرد و همیشه میگفت: «کارهای من برای مردم این خاک است.»